Cyberpunk 2077 14 DVD
- Steelbook استیل بوک-کالکتور
- بازی اورجینال PS1 PS2 PSP
- بازی اورجینال PS3 PS4 XBOX360
- بازی اورجینال PS5 PSvita Switch
- بازی اورجینال XBOX Classic
- بازی اورجینال نینتندو Nintendo
- محصولات ویژه
- بازی کپی خور پلی استیشن 3
- بازیهای کامپیوتری
- ایکس باکس XBOX 360
- پلی استیشن 1و2
- مجموعه Collection ps1-ps2
- لوازم جانبی
- کنسول
سبد خرید شما خالی است.
Product Description
خرید بازی Cyberpunk 2077 PC سایبرپانک 2077 کامپیوتر
معرفی بازی Cyberpunk 2077 PC
بازی Cyberpunk 2077 یک بازی اکشن نقش آفرینی محصول سال 2020 است که توسط استودیوی لهستانی CD Projekt Red توسعه یافته و توسط CD Projekt منتشر شده است. داستان بر اساس سری بازیهای رومیزی Cyberpunk مایک پوندسمیت، در کلان شهر خیالی شهر شب، کالیفرنیا، در دنیای دیستوپیایی Cyberpunk اتفاق میافتد.از بازی های جذاب این سبک میتوان به Final Fantasy VII 7 Remake Intergrade PC و بازی Assassins Creed Valhalla PC اشاره کرد.
Cyberpunk 2077 جدیدترین عنوان استودیوی بازیسازی لهستانی CD Projekt Red است، همان شرکتی که سری موفق Witcher را برای ما به ارمغان آورد. Cyberpunk 2077 که اولین بار در سال 2012 معرفی شد، با تاخیرهای متعددی مواجه شد تا اینکه سرانجام در 10 دسامبر روی ویندوز، PS4، Xbox One و Stadia عرضه شد.
اگر بگوییم Cyberpunk 2077 یکی از پرمخاطبترین بازیهایی بود که در حافظه اخیر عرضه شد، دست کم گرفته شد. در حالی که معرفی اولیه در سال 2012 انجام شد، تا زمانی که توسعه دهندگان بازی را در E3 2018 به نمایش گذاشتند، محبوبیت آن ناگهان افزایش یافت. سپس، سال گذشته، استودیو اعلام کرد که کیانو ریوز بخشی از بازی خواهد بود. ریوز در طول رویداد Xbox E3 2019 روی صحنه ظاهر شد و در نهایت یکی از بهترین میمهای سال 2019 را به ما داد. بازی در نهایت تاریخ عرضه پیدا کرد. 16 آوریل 2020.
از آن زمان، قطار هایپ با تمام قوا پیش می رفت تا اینکه در ژانویه امسال به اولین مانع اصلی خود رسید، زمانی که CDPR اعلام کرد که ضرب الاجل آوریل را رعایت نمی کند و به جای آن بازی را در 17 سپتامبر منتشر خواهد کرد. آنها گفتند که بازی تمام شده است اما برای صیقل دادن آن به زمان بیشتری نیاز دارند.
سپس، در ژوئن، تاریخ انتشار بیشتر به عقب افتاد، این بار به 19 نوامبر. یک بار دیگر، استودیو به همین دلیل برای تاخیر اشاره کرد و گفت که برای رفع مشکلات به زمان بیشتری نیاز دارد.آخرین شکست در اکتبر رخ داد، زمانی که استودیو دوباره در توییتر نوشت که اکنون تصویر بدنام زرد رنگ آن است و می گوید که بازی یک بار دیگر به 10 دسامبر به عقب کشیده شده است. این به تعویق افتادن برای صیقل دادن بازی و کار بر روی تغییراتی بود که در پچ Day 0 ایجاد می شد.
قطار دیوانگی که در آن زمان با وجود همه این مشکلات همچنان قوی بود، در نهایت در روز پرتاب از ریل خارج شد. معلوم شد که بازی تمام نشده است، بهینه سازی نشده است و قطعاً اشکالات آن برطرف نشده است. در حالی که نسخههای PC و Stadia با وجود اشکالات هنوز قابل بازی بودند، کنسولهای PS4 و Xbox One نیز با مشکلات عملکردی جدی مواجه بودند که باعث میشد تا حد زیادی غیرقابل بازی باشند، مگر اینکه نسخه نسل بعدی آن کنسولها یا استانداردهای پایینتری داشته باشید.
دلیل این مقدمه این است که Cyberpunk 2077 یک بازی متوسط برای بررسی نیست. تعداد کمی از بازیها قبل از راهاندازی این همه توجه، کنجکاوی و علاقه را به خود جلب کردهاند و بلافاصله پس از عرضه توانستهاند همه آنها را به طور چشمگیری از دست بدهند. همراه با تهدید به مرگ، بازپرداخت و نقدهای منفی، این استودیو همچنین مجبور شد با حذف نامحدود بازی توسط سونی از فروشگاه پلی استیشن خود و همچنین چندین پرونده قضایی مقابله کند.
اما در پس این همه درام هنوز یک بازی برای مرور وجود دارد، بازی ای که توسعه دهندگان سال ها روی آن کار کردند و بازی ای که می خواستند شما بازی کنید. پس از 65 ساعت استفاده از نسخه رایانه شخصی، مطمئناً صحبت های زیادی در مورد آن وجود دارد زیرا از هر نظر، Cyberpunk 2077 یک بازی است که شاید ارزش وقت و صبر شما را داشته باشد.
داستان بازی Cyberpunk 2077 کامپیوتر
Cyberpunk 2077 در مکانی خیالی به نام شهر شب در کالیفرنیا اتفاق می افتد. جهان در سال 2077 تقریباً به طور جبران ناپذیری توسط جنگ های متعدد و تغییرات آب و هوایی ویران شده است. غذای تازه و آب کمیاب است، بیشتر حیات وحش منقرض شده است، و بشر برای زنده ماندن و سازگاری با افزایش حملات محلی و حملات سایبری، دستخوش تغییرات شدید بدنی شده است.
شهر شب به مناطق متعددی تقسیم شده است که هر کدام دارای ظاهر و هویت متمایزی هستند. بخش هایی مانند وستبروک و مرکز شهر وجود دارد که افراد ثروتمند و مشهور در آنجا زندگی می کنند و پول خود را خرج می کنند. افراد کمتر خوش شانس در واتسون و هیوود زندگی می کنند، مکان هایی که هنوز جذابیت شهر بزرگ را دارند اما خیابان ها آنقدرها هم شیک و ماشین ها گران نیستند.
کسانی که واقعاً بدشانس هستند در خیابانهای سانتو دومینگو یا پاسیفیکا زندگی میکنند، در حالی که زمینهای بایر بدلندز عمدتاً توسط قبیلههای کوچ نشین تسخیر شده است.شهر شب محل زندگی همه نوع مردم است، از مدیران عامل میلیاردر شرکتهای بزرگ که اساساً شهر را اداره میکنند، تا افراد مشهور، جنایتکاران خشن، هکرهای ماهری که به عنوان نترونرها، مزدوران، کارگران جنسی، فروشندگان مواد مخدر و بیخانمانها شناخته میشوند. این شهر همچنین محل زندگی چندین باند است که بسیاری از آنها بخشی از شهر را به عنوان دارایی خود خوانده اند و با بیگانگان مهربانی نمی کنند.
شما نقش V را در Cyberpunk 2077 بازی می کنید، یک مزدور اجیر شده. هر زمان که کسی به چیزی نیاز دارد که تحویل داده شود یا چیزی تحویل داده شود، تحویل بگیرد یا فقط ناپدید شود، با شما تماس می گیرد. بسته به سبک زندگی ای که در بازی انتخاب می کنید، V یا یک کارمند شرمسار شرکتی است که سعی می کند به اوج برگردد (Corpo) یا فردی است که در خیابان های شهر شب بزرگ شده و سعی می کند دوباره بلند شود (کودک خیابان)، یا شخصی که به یک باند عشایری تعلق داشت اما شهر را ترک کرد تا به یک شخصیت مهم تبدیل شود (Nomad). از هر طرف که شروع کنید، هدفتان یکی است، اسطوره شدن در شهر شب.
از آنجایی که این یک بررسی بدون اسپویلر است، من به جزئیات در مورد رویدادهایی که در بازی رخ می دهند نمی پردازم. تنها چیزی که می گویم این است که همه چیز آنطور که برنامه ریزی شده است پیش نمی رود. برای V، که آنها را در مسیری قرار می دهد اصلاح و بنابراین ما یک بازی در دست داریم. من واقعاً از داستان اصلی Cyberpunk 2077 لذت بردم.
اگرچه بخشهایی از آن تحت تأثیر انتخابهایی است که شما انجام میدهید، داستان اصلی تا حد زیادی ثابت میماند و مهم نیست که چگونه آن را بازی کنید، سرگرمکننده است. پیچ و تاب های معمول خود را دارد، اما عمق احساسی نیز دارد و با نت شگفت انگیزی که انتظارش را نداشتم به پایان می رسد. این چیزی است که مدت ها پس از اتمام بازی به شما می چسبد.در کمال تعجب، داستان اصلی چندان طولانی نیست و اگر فقط روی پایان بازی تمرکز کنید، در حدود بیست ساعت دیگر خود را در یکی از پایان های چندگانه بازی خواهید دید.
با این حال، این واقعاً بهترین راه برای بازی نیست و شما چیزهای زیادی را که داستان در Cyberpunk 2077 ارائه میکند از دست خواهید داد، که با انجام ماموریتهای جانبی و درگیر کردن شخصیتهای فرعی بیشتر در ماجراجویی، واقعاً افزایش مییابد. این افراد در پایان بازی نیز تاثیر خواهند داشت، پس حتما وقت بگذارید، به دیگران کمک کنید و در داستان عجله نکنید.
گیم پلی بازی Cyberpunk 2077 پی سی
Cyberpunk 2077 یک بازی نقش آفرینی اکشن و ماجراجویی اول شخص جهان باز است. این شامل تیراندازی اول شخص و مبارزه فیزیکی، رانندگی اول یا سوم شخص، و پیشروی داستان عمدتاً از طریق مکالمات شخصیت ها با استفاده از دیالوگ های درخت شخصیت است، که همچنین نتیجه داستان و پایان آن را بسته به انتخاب شما تغییر می دهد.
مبارزات در بازی کامپیوتر Cyberpunk 2077 متنوع و مفصل است و شما می توانید کارها را به روش های مختلف انجام دهید. اگر دوست دارید شلیک کنید، Cyberpunk 2077 دارای طیف گستردهای از سلاحها است، از مهمات استاندارد مانند تفنگهای دستی، تفنگ ساچمهای، تفنگ و مسلسل گرفته تا سلاحهای پیچیدهتر و پیشرفتهتر «هوشمند» که میتوانند گلولههای ردیاب را شلیک کنند که هدف و پوشش آتش شما را دنبال میکنند.
اسلحه ها به مهمات خاصی نیاز ندارند و یک سلاح از نوع خاصی - به عنوان مثال یک تفنگ - از مهمات مشابه سایر تفنگ ها استفاده می کند. بسته به ظرفیت بار خود می توانید سلاح های خود را سفارشی و ارتقا دهید و چندین سلاح را همزمان با خود حمل کنید، اما تنها سه مورد را می توان در هر زمان فعال کرد.
اگر بیشتر از نوع مبارزات نزدیک هستید، میتوانید با بند ناز حرکت کنید یا از یکی از شمشیرها و چاقوها در این بازی استفاده کنید و به معنای واقعی کلمه در یک تیراندازی با چاقو مواجه خواهید شد. اما اگر مایل به انجام این کار هستید یک گزینه است. این بازی همچنین از هک به عنوان یک حرکت تهاجمی استفاده می کند.
از آنجایی که همه دشمنان انسانی و غیرانسانی دارای اجزای الکتریکی هستند، میتوانید آنها را هک کنید و عملکردهای مختلفی را غیرفعال کنید، مانند ناشنوایی یا کور کردن آنها، سوزاندن درونشان یا به سادگی غیرفعال کردن کل بدنشان.
شما همچنین می توانید سایر اشیاء اطراف هدف خود را هک کنید. می توانید دوربین ها را هک کنید تا از دیدن شما جلوگیری کنید یا تلویزیون را هک کنید تا حواس دشمنان خود را پرت کنید. اگر قصد دارید مخفیانه باشید، هک ابزار مفیدی است. Stealth اغلب عملی ترین گزینه در Cyberpunk 2077 است و شخصیت های دیگر در کنار شما اغلب به شما می گویند که کارها را بی سر و صدا انجام دهید و خشونت معمولاً آخرین راه حل است.
Stealth نیز معمولاً ساده ترین گزینه است. پاک کردن یک اتاق پر از دشمن ممکن است گاهی خسته کننده باشد، به خصوص در اوایل بازی که سلاح ها آنقدر قدرتمند نیستند و دشمنان مانند اسفنج های گلوله رفتار می کنند. بعداً سلاح هایی به دست می آورید که می توانند اکثر دشمنان را در یک شلیک بکشند. بنابراین شما می توانید انتخاب کنید که از مخفی کاری صرف نظر کنید و در صورت تمایل تیراندازی کنید.
Cyberpunk 2077 فقط یک بازی نسبتاً دشوار است. من با درجه سختی معمولی بازی کردم، و جدای از ماموریتهای اولیه که در آن سلاحها واقعاً درمانده میشدند، معمولاً به راحتی میتوان از آن عبور کرد، حتی در پایان. به نظر می رسد سطح دشواری عادی بیشتر به سمت یک بازی داستان محور است تا بازی مبتنی بر مهارت، اما اگر چالش ها را ترجیح می دهید، توصیه می کنم سطح دشواری را افزایش دهید.
سلاح ها و مهمات در شهر شب بسیار رایج است، به طوری که اکثر کشتار دشمن با انداختن نوعی سلاح و/یا مهمات انجام می شود. آنها همچنین همه جا هستند، بنابراین به ندرت دلتنگ آنها خواهید شد. در واقع، شما باید مراقب موجودی خود باشید زیرا معمولاً تعداد زیادی سلاح برای حمل در اختیار خواهید داشت و باید از شر برخی از آنها خلاص شوید، چه با برچیدن آنها یا با فروش آنها. اگر تجهیزات زیادی دارید، سرعت شخصیت شما به میزان قابل توجهی کاهش می یابد و به سختی می توانید حرکت کنید.
برنامه های سایبری یک کمک جنگی هستند. شما می توانید تقریباً هر قسمت از بدن خود را ارتقا دهید تا در جنگ به شما کمک کند. حالتهای اپتیک به شما امکان میدهند اشیا را بهتر هک کرده و تشخیص دهید، مدهای پا باعث میشوند تا شما را دوبار پرش کنید، یا میتوانید دستهای خود را برای شلیک یا داشتن تیغهها تغییر دهید. مدهای بدنه ممکن است گران باشند، و برای دریافت آنها باید به یکی از "ripperdocs" بازی بروید، اما اغلب ارزش قیمتی دارند.
برای گشت و گذار در شهر بازی Cyberpunk 2077 دو امکان وجود دارد. یکی از آنها سفر با ماشین است. شما از ابتدای بازی یک وسیله نقلیه رایگان دریافت می کنید و اگر ماموریت های جانبی بیشتری انجام دهید، وسایل نقلیه رایگان بیشتری دریافت خواهید کرد. علاوه بر این، شما همچنین می توانید وسایل نقلیه خریداری کنید.
در صندوق ورودی خود پیشنهادهایی برای خرید دریافت خواهید کرد و گاهی اوقات ممکن است یک ماشین خوب پارک شده در کنار جاده را ببینید که می توانید بخرید. یا فقط می توانید ماشین شخص دیگری را بدزدید و از آنجا دور شوید. خودروهای شما را می توان در هر زمان فراخوانی کرد.
در حالی که من رانندگی در بازیهای جهان باز را دوست دارم، مکانیکهای رانندگی Cyberpunk 2077 چیزهای زیادی را به جای میگذارند. فیزیک وسایل نقلیه می تواند به طرز خنده دار بدی باشد، به خصوص در موتور سیکلت. شما می توانید با یک ماشین برخورد رو به رو داشته باشید و آن ماشین را به مدار پایین بفرستید در حالی که موتور سیکلت شما به سختی می لرزد، اما یک حاشیه دو اینچی می تواند شما را در هوا به مقصد برساند.
بدترین، تا حد زیادی، سیستم ناوبری و به خصوص مینی نقشه است. مینیمپ مسیر رسیدن به مقصد را نشان میدهد، اما آنقدر بهطور دائم بزرگنمایی میشود که تا زمانی که به خوبی از آن عبور نکنید، پیچی را در طول مسیر مشاهده نخواهید کرد. یا باید قبل از هر پیچ ترمز کنید یا خیلی آهسته رانندگی کنید تا نوبت خود را از دست ندهید و برگردید یا مسیر خود را تغییر دهید. این یک سیستم عجیب و غریب خسته کننده است که هر بازی رانندگی دیگری موفق به ارائه آن شده است.
همچنین، از آنجایی که ما در مورد اتومبیل صحبت می کنیم، به نظر می رسد که همه وسایل نقلیه در این بازی از یک موتور احتراق داخلی استفاده می کنند که برای یک بازی در سال 2077 بسیار عجیب است. همچنین همه آنها یک رادیو دارند که فقط خنده دار است.
راه دیگر حرکت در بازی استفاده از نقاط سفر سریع است.
اینها را میتوان در سرتاسر بازی و معمولاً خارج از مناطق مهم پیدا کرد، اما برای باز کردن قفل آنها باید یکبار از آن مکان بازدید کرده باشید. پس از باز شدن قفل، می توانید فوراً به مکان دیگری در شهر انتقال دهید. قطعه پایانی پازل بازی طراحی درخت گفتگو یا گفتگو است.
مانند دیگر بازیهای RPG، در Cyberpunk 2077 شما با شخصیتها در تماس هستید و گزینههایی برای دیالوگهایتان به شما ارائه میشود. انتخاب های گفتگو اغلب چیزهای متفاوتی هستند که شما دوست دارید بدانید. گاهی اوقات این یک سوال خاص است که می تواند مکالمه را در جهت خاصی هدایت کند. اغلب این بیانیه ای است با احساسات متفاوت، مانند همدردی، خوش بینی یا تضاد.
شخصیت ها بر اساس انتخاب های شما واکنش نشان می دهند که گزینه های دیگری را ارائه می دهد. معمولاً گزینههایی که انتخاب میکنید به همان نتیجه اصلی منجر میشوند، اما در موارد دیگر میتوانند جهت داستان را تغییر دهند. برخی از آنها پیامدهای جدی تری دارند، مانند انتخاب پایان داستان. بازی تفاوتی بین این دو قائل نیست، فقط باید به غریزه خود اعتماد کنید و در این شرایط بهترین گزینه را انتخاب کنید.
البته معمولا پشیمانی وجود خواهد داشت و احتمالاً اینجاست که سیستم ذخیره وارد می شود. Cyberpunk 2077 به شما این امکان را میدهد که در هر زمانی بهجز زمانی که در نبرد فعال نیستید، بهصورت دستی ذخیره کنید. او همچنین اغلب اوقات خود را نجات می دهد. با این حال، در حالی که به نظر میرسد اسلاتهای ذخیرههای دستی نامحدود هستند، ذخیرههای خودکار دارای اسلاتهای محدودی هستند و با ورود آنها توسط اسلاتهای جدید بازنویسی میشوند، بنابراین نباید به آنها تکیه کنید و هر زمان که فکر میکنید لازم است بهصورت دستی ذخیره کنید.
همچنین، همانطور که بعداً توضیح خواهم داد، بازی در حال حاضر فوق العاده باگ است، بنابراین هر چه امتیاز ذخیره بیشتری داشته باشید، بهتر است. برگردیم به مکالمات، تا حدودی تحت تأثیر مسیر زندگی که انتخاب میکنید است. به غیر از تغییر اولین ماموریت بازی، تنها تاثیر دیگری که بر مسیر زندگی شما وارد می کند، معرفی گزینه های مکالمه مرتبط با زمینه اضافی است.
به عنوان مثال، اگر Nomad را بهعنوان مسیر زندگی خود انتخاب کنید، هر از چند گاهی گزینههای مکالمه ویژه Nomad Life Path را دریافت میکنید که اگر یک Corp یا Street Kid باشید، در دسترس نخواهد بود. با توجه به آنچه من می توانم بگویم، این گزینه ها معمولاً تأثیر زیادی بر نتیجه مکالمه ندارند، به جز ارائه اطلاعات اضافی که ممکن است مفید باشند یا نباشند.
چیزی که تاثیر بیشتری بر مکالمات و گیم پلی بازی دارد، درخت مهارت شخصیت شماست. شما دارای ویژگی هایی مانند بدن، رفلکس ها، توانایی های فنی، هوش و خونسردی هستید. هر یک از این ویژگیها را میتوان بهطور کلی بهبود بخشید، اما میتوانید بهصورت جداگانه نیز آن را بررسی کنید و امتیازات بیشتری برای بهبود پیدا کنید. ویژگی ها و امتیازات دارای نکات متمایز خود هستند که می توان از آنها برای ارتقاء آنها استفاده کرد.
من دریافتم که بهبود ویژگیها در کل نسبت به امتیازات فردی مؤثرتر است. اگر ویژگیهایی فراتر از یک لول مشخص دارید، میتوانید از میان گزینههای مکالمه اضافی انتخاب کنید، که ممکن است به شما اجازه دهد اطلاعات بیشتری در مورد ماموریت به دست آورید.
شما همچنین می توانید کارهایی مانند هک موارد را انجام دهید که در غیر این صورت نمی توانید با لول مهارت پایین تر انجام دهید. اگر با یک درب قفل شده مواجه شدید اما مشخصه بدنه کافی را دارید، می توانید انتخاب کنید که در را با لولاهای آن تمیز کنید. یا اگر درب الکترونیکی قفل است، ویژگی توانایی فنی به اندازه کافی بالا به شما امکان می دهد آن را هک کنید.
برای به دست آوردن این امتیازها یا حتی پول خرید ایمپلنت های سایبری یا وسایل نقلیه، باید ماموریت هایی را انجام دهید. ماموریتها در Cyberpunk 2077 به سه نوع تقسیم میشوند: ماموریتهای داستانی که مستقیماً داستان را پیش میبرند، مأموریتهای جانبی که ممکن است بر داستان اصلی تأثیر بگذارند یا نداشته باشند، و مأموریتهای گیگ که شغلهایی صرفاً پولی هستند.
در حالی که ماموریت های داستانی مشخصاً هدف نهایی هستند، این ماموریت های جانبی هستند که برخی از لحظات لذت بخش را در بازی ارائه می دهند. اینجا جایی است که با افراد جدیدی ملاقات خواهید کرد یا با افرادی که می شناسید در ماموریت ها به ماجراجویی ادامه خواهید داد.
این بازی به شما این امکان را میدهد تا قوسهای داستانی کوچکتری با چندین شخصیت مختلف در بازی از طریق ماموریتهای جانبی داشته باشید. این قوسها و شخصیتهای موجود در آنها اغلب میتوانند تأثیر زیادی بر داستان اصلی در زمان بعدی داشته باشند، از جمله تأثیرگذاری بر پایان.ماموریتهای جانبی نیز جایی هستند که گزینههای عاشقانه بازی را پیدا خواهید کرد.
بسته به ظاهر و صدای انتخابی خود (بله، هر دو مهم هستند)، میتوانید با حداقل یکی از ماموریتهای ثانویه شخصیتها، عاشقانه بسازید. این تنها تاثیری است که ظاهر شخصیت شما روی گیم پلی بازی می گذارد. بقیه فقط برای زیبایی شناسی است که در بازی اول شخص اهمیت کمتری دارد.
ماموریت های فرعی مبتنی بر داستان بازی Cyberpunk 2077 می تواند به صورت یک تماس تلفنی یا پیامی از سوی شخصیت های کلیدی بازی بسته به جایی که در داستان اصلی قرار دارید باشد. با این حال، مأموریتهای جانبی تصادفی معمولاً بر اساس موقعیت مکانی شما روی نقشه ایجاد میشوند. شخصیتهای بازی با شما تماس میگیرند تا براساس موقعیت مکانی فعلیتان کاری به شما پیشنهاد دهند، زیرا معمولاً در نزدیکی مکان شما قرار دارند.
همانطور که در اطراف حرکت می کنید، مشاغل بیشتری در مجله شما و روی نقشه ظاهر می شوند. بازی واقعاً تفاوتی بین این پیشنهادات از نظر اهمیت یا ارتباط با داستان قائل نیست، بنابراین، مگر اینکه فینالیست باشید، ممکن است برخی از ماموریتهای جالب را از دست بدهید، فقط به این دلیل که توضیحات اولیه آنها جالب نیست.
یکی از جنبههای گیمپلی Cyberpunk 2077 که به نظر نادیده گرفته میشد، Braindance بود. Braindance (یا BD) یک خاطره اول شخص از شخصی است که به یک تراشه منتقل شده است که می توانید آن را در ذهن خود بخوانید و به گونه ای تجربه کنید که انگار خودتان آن را می بینید.
فرضیه هیجان انگیزی که قبلاً در داستان های علمی تخیلی مورد بررسی قرار گرفته است، اما Cyberpunk 2077 فقط از آن کم استفاده می کند. تنها زمانی که یک کمیک دریافت می کنید زمانی است که باید آن را برای یک ماموریت داستانی تحلیل کنید. شما می توانید آن را به صورت اول یا سوم شخص بخوانید و سپس باید آن را برای سرنخ هایی اسکن کنید، که شما را به چیزی که به دنبال آن هستید هدایت می کند.
خارج از این سناریوهای خیالی، نمی توانید خودتان از BD استفاده کنید. مکان هایی در بازی وجود دارد که می توانید کمیک بخرید، اما آنها فوراً به توده های آشغال شما اضافه می کنند. دلیلش این است که هیچ راهی برای دسترسی یا پخش یک کمیک به تنهایی خارج از معدود کمیک های منتخب در ماموریت های داستانی وجود ندارد. این مایه شرمساری است زیرا بازی کمیک ها را به عنوان این تجربه پیشگامانه برای مردم شهر شب ارائه می دهد که نحوه تجربه آنها از انواع چیزها را تغییر داد.
یکی دیگر از جنبه های گیم پلی که ناامید کننده است، هوش مصنوعی است. افرادی که به طور تصادفی در خیابان قدم می زنند، به جز درهم ریختگی بصری، چیزی به بازی اضافه نمی کنند. شما واقعا نمی توانید با آنها صحبت کنید زیرا تنها چیزی که دارند یک یا دو خط است که بارها و بارها تکرار خواهند کرد.
مردم در خیابان اغلب فقط به این طرف و آن طرف می روند و معمولاً به جایی نمی رسند. اگر به اسلحه شلیک کنید یا به کسی حمله کنید، او فقط مثل یک مرغ بی سر به اطراف می دود. همچنین میشنوید که NPCها هر جا که میروید همان چند خط گفتگو را میگویند. چند پلیس زیر آپارتمانی هستند که وی در آن زندگی می کند که هر بار که از کنار آنها رد می شوید، بدون توجه به اینکه چند ساعت برای بازی وقت گذاشته اید، همیشه همان خطوط را می گویند.
هوش مصنوعی دشمن در Cyberpunk 2077 بهتر از این نیست. آنها به طور مؤثر پناه نمی گیرند و اغلب فقط به فضای باز می روند. همچنین، هشدار دادن به یک نفر به همه آنها فوراً هشدار می دهد، اما اگر به اتاق دیگری بروید، همه آنها غافل می شوند. همچنین میتوانید بدون اینکه متوجه شوند از کنار آنها عبور کنید، و گاهی اوقات آنها به طور ناگهانی شما را از کیلومترها دورتر میبینند. در طی یک باس فایت، رئیس تصمیم گرفت در یک نقطه بماند و من توانستم با یک تفنگ تک تیرانداز از فاصله دور او را تخلیه کنم. این فقط فوق العاده ناسازگار است و غوطه وری را می شکند.
جنبه سرکوبگر بازی نیز ناامید کننده است. Night City در همه جا پلیس دارد و بازی همچنین دارای ماموریت های فرعی تصادفی است که هنگام رانندگی در خیابان ظاهر می شوند، جایی که ممکن است جنایتی در حال وقوع باشد و در آنجا باید برای دریافت جایزه به پلیس کمک کنید.
اما به غیر از این، جنبه اجرای قانون واقعاً در بازی نقشی ندارد، مطمئناً، اگر کسی را دقیقاً جلوی چشم آنها زیر گرفته باشید یا حتی یک پلیس را زیر بگیرید، پلیس ها لحظه ای عصبانی می شوند، اما به محض اینکه رانندگی کنید یا خودتان به گوشه ای بپیچید، فراموشش می کنند و اعمال شما هیچ نتیجه ای ندارد.
تنها در صورتی که تصمیم به تعقیب پلیس برای ورزش داشته باشید، بازی ناگهان وارد حالت "Blue Lives Matter" می شود و شما را به عنوان یک فراری تحت تعقیب علامت گذاری می کند و پلیس Max-Tac را به تعقیب می فرستد. Max-Tac یک بخش ویژه از پلیس شهر شبانه است که تا دندان مسلح است و تا حد زیادی شکست ناپذیر است. اگر تعقیبت کنند، مرده ای.
یکی دیگر از عناصری که طراحی ضعیفی دارد، قرار گرفتن در خودرویی است که توسط یک شخصیت هوش مصنوعی رانندگی میشود. در طول ماموریت های بازی، اغلب این انتخاب را خواهید داشت که به تنهایی یا با شخصیت دیگری به یک مکان خاص رانندگی کنید.در مواقع دیگر، شما چاره ای ندارید جز اینکه توسط شخصیت هدایت شوید. همه شخصیتهای بازی بهطور باورنکردنی آهسته رانندگی میکنند و مشخصاً وسیله نقلیه روی یک ریل کاملاً در حال حرکت است.
مثل این است که مادربزرگتان شما را به اطراف میراند و خیلی سریع ناامید میشود. خوشبختانه، این بازی به شما اجازه می دهد تا در صورت عدم وجود مکالمه دیگری در حین رانندگی، از سفر خودداری کنید. Cyberpunk 2077 همچنین به درستی به موضوع راه رفتن در کنار یک شخصیت و تطبیق سرعت آنها پرداخته است.
بازی سرعت شما را با شخصیت های دیگر مطابقت می دهد تا زمانی که دقیقاً پشت سر آنها راه بروید و انگشت خود را به سمت آنها بگیرید. اگر از آنجا دور شوید یا اشاره کنید، با سرعت معمولی خود شروع به راه رفتن می کنید که بسیار بالاتر از کاراکترهای هوش مصنوعی است.
همچنین مسابقه سرعت به دلایلی روی پله ها خراب است و شما با سرعت تمام به آنجا می روید. اگر بدانید کجا بروید، میتوانید شروع به دویدن کنید، که باعث میشود شخصیتهای هوش مصنوعی نیز پشت سر شما بدوند، اما اغلب نمیدانید کجا باید بروید، بنابراین چارهای جز اجرای آنها ندارید. به آرامی دنبال کنید.
به طور خلاصه بخش گیم پلی، Cyberpunk 2077 مشکلات مداوم خود را دارد. رانندگی با یک سیستم ناوبری بد به نظر می رسد، هوش مصنوعی توسعه نیافته است، پلیس کار زیادی انجام نمی دهد، رانندگی دردناک است، و ویژگی BD هدر می رود. با این حال، من هنوز از انجام تمام ماموریتهای بازی لذت زیادی میبردم. من در هک کردن و نبرد فیزیکی ماهر نبودم، اما بازی اسلحه میتواند بسیار رضایتبخش باشد، تا حد زیادی به لطف دیدگاه اول شخص.
من همچنین دوست داشتم که چگونه چندین ماموریت در بازی جعبه پاندورا را باز می کند و شما را به چندین ماموریت دیگر مرتبط با اولین هدایت می کند که نمی توانید آنها را انجام دهید زیرا بسیار جالب هستند (همیشه حق انتخاب برای عقب نشینی دارید). همچنین، مکالمات هرگز خسته کننده نیستند و اگرچه متن ها به اندازه بازی های Rockstar Games خنده دار نیستند، اما هنوز کاملاً سرگرم کننده هستند. به طور کلی، Cyberpunk 2077 دارای گیم پلی هسته ای بسیار قوی است که به پتانسیل خود عمل نمی کند یا کاری را که قبلاً ندیده ایم انجام نمی دهد، اما با این وجود سرگرم کننده است.
Cyberpunk 2077 یک بازی نقص فنی است که دارای چندین باگ است که بسیاری از آنها می توانند بازی را خراب کنند، نمونه هایی که به ذهن می رسد Fallout 76 و نسخه رایانه شخصی Batman Arkham Knight هستند. باگهای Cyberpunk 2077 را میتوان به دو دسته طبقهبندی کرد: باگهایی که بازی را خراب میکنند و اشکالاتی که این کار را نمیکنند. اشکالاتی که بازی را خراب نمی کنند مطمئناً رایج ترین در بازی هستند.
اشیایی که توسط شخصیت ها نگهداری می شوند به طور تصادفی در هوا شناور می شوند، وسایل نقلیه کامل به طور تصادفی در مقابل شما ظاهر می شوند یا از آسمان سقوط می کنند. شخصیت خود شما به طور تصادفی در صندلی ماشین یا دوچرخه شما هنگام رانندگی می ایستد، اغلب به دلایلی باسنش برهنه است. دشمنان از درها و دیوارهای محکم عبور می کنند یا در آنها گیر می کنند. لیست هنوز طولانی است.
یک بار که دوچرخه سواری می کردم، شخصیت من سرش را نداشت. به این دلیل است که بازی همیشه مدل شخصیت اول شخص را به صورت سوم شخص نشان می دهد و مدل شخصیت اول شخص سر ندارد (به همین دلیل است که بازی شخصیت اول شخص شما را حتی با افکار RT نشان نمی دهد). بنابراین اکنون یک سوارکار بی سر داشتم که در شهر شب راه می رفت.
اشکالاتی که یخ شکن نیستند به جای اینکه آزاردهنده باشند عمدتاً علوفه کمیک هستند. مثل این است که آنها فکر می کنند به جای نوشتن دیالوگ های واقعا خنده دار، فقط قصد دارند تمام این اشکالات را برای تسکین کمیک پرتاب کنند. بسیاری از آنها روی گیم پلی تاثیری ندارند. شما می خندید، برای آیندگان یک اسکرین شات می گیرید و سپس ادامه می دهید.
در تجربه شخصی من، مواردی وجود داشته است که یک شخصیت مهم در یک ماموریت در اتاقی گیر کرده و نمیخواهد از آن خارج شود. اگر شخصیت بیرون نبود، بازی پیش نمی رفت. سفرهای زیادی به شهر برای تنظیم مجدد شخصیت وجود نداشت و در نهایت مجبور شدم آخرین فایل ذخیره را دوباره بارگیری کنم.
در مورد دیگری مجبور شدم از یک مکان بازدید کنم و با آسانسور به یک ساختمان بروم. صفحهکلید آسانسور دکمههای احضار آسانسور را نشان نمیداد، بنابراین این پایان مأموریت بود تا اینکه مجبور شدم آخرین ذخیره را دوباره بارگیری کنم. یک بار دیگر، شخصی که میخواستم چیزی از او بگیرم در دیواری گیر کرد، به این معنی که من به آن دسترسی نداشتم و باید یک ذخیره قبلی را بارگیری میکردم.
شاید رایج ترین اشکال در Cyberpunk 2077 این باشد که باید با شخص مهم صحبت کنید بدون اینکه بازی گزینه های چت روی صفحه را به شما ارائه دهد. بدون این گزینه ها واقعاً نمی توانید کاری انجام دهید، بنابراین یک بار دیگر باید یک فایل ذخیره قدیمی را دوباره بارگیری کنید.
در حالی که بارگذاری مجدد فایل ها (یا گاهی اوقات کل بازی) چندان بد به نظر نمی رسد، تجربه بازی را کاملاً از بین می برد. همچنین، بسته به اینکه آخرین فایل ذخیره شده شما چند ساله باشد، ممکن است مجبور شوید خود را در مکالمات طولانی یا دنباله های اکشن بکشید.
فقط به این دلیل که بازی تصمیم گرفت تا نزدیک به پایان شما را خراب کند.اگرچه به اندازه باگ های غیرقابل شکست بازی رایج نیست، اما باگ های شکستن بازی هنوز در Cyberpunk 2077 فراوان هستند و گاهی اوقات لذت بردن از بازی را سخت می کنند.
البته اینها فقط چیزهایی است که من با آنها برخورد کرده ام و ممکن است دیگران مشکلات دیگری داشته باشند. من تا اتمام تمام ماموریتهای جانبی و کنسرتهای بازی فاصله زیادی دارم و اگر سعی کردم این کار را انجام دهم، دنیایی از باگها در انتظار من هستند. چیزی که بیشتر از همه در مورد وضعیت بازی مرا آزار می دهد این است که علیرغم تاخیرها و وعده های پولیش چگونه بازی کرده است.
اگر در ماه آوریل به این روش عرضه می شد، باز هم بد بود، اما پس از سه تاخیر، که همه آنها ادعا می کردند به دلیل پیشرفت های بازی است، وضعیت بازی در زمان عرضه به سادگی غیرقابل قبول است. ناگفته نماند که این بازی هشت سال توسعه داشته است. من حتی قصد ندارم در مورد نسخه های کنسولی بازی که تجربه ای در مورد آنها ندارم صحبت کنم.
تنها چیزی که می گویم این است که آنها تصمیم گرفتند آنها را برای بررسی ارسال نکنند، که باید همه چیز را به شما بگوید. عبارت «استغفار آسانتر از درخواست اجازه است» به ذهن خطور می کند. این بازی به وضوح به یک سال دیگر کار برای توسعه نیاز داشت، اما CD Projekt Red تصمیم گرفت آن را زودتر منتشر کند و از مشتریان پرداختکننده خود به عنوان آزمایشکنندگان بتا بدون حقوق استفاده کند.
علاوه بر این، آنها توسعه دهندگان خود را نیز به دلیل زمان بسیار کوتاه توسعه خسته کردند و احتمالاً تا یک سال تا پایان بازی واقعاً به این کار ادامه خواهند داد. همه اینها برای اینکه بتوانند به هدف راه اندازی خود برای تعطیلات و برای کنسول جدید و پنجره راه اندازی سخت افزار رایانه شخصی برسند.
گرافیک بازی Cyberpunk 2077 سایبرپانک 2077 کامپیوتر
برجسته ترین جنبه Cyberpunk 2077 طراحی بصری آن است. از نظر زیباییشناسی، این یکی از خیرهکنندهترین بازیهایی است که من دیدهام و مطمئناً بهترین بازی جهان باز است که تاکنون داشتهایم. چشم انداز بازی از آینده ای سایبرپانک که در سال 2077 اتفاق می افتد، دو بخش آرمان شهر و دیستوپیا است.
محله هایی مانند سیتی سنتر و واتسون دارای طراحی معماری خیره کننده و پیچیدگی هستند. ساختمان هایی به بلندی که حرکت دوربین شما اجازه می دهد، با اتصالات پیچیده که آنها را به هم مرتبط می کند. خیابانها مملو از مغازههایی با تابلوهای نئونی روشن و ماشینهای زیبا است که در خیابانهای براق و مرتب میچرخند.
از بالای شهر خارج شوید و شهر واقعی شب را خواهید دید. معماری هنوز هم تحت تاثیر قرار می دهد، اما همه چیز فرسوده تر و کمتر بی عیب و نقص است. خیابان ها آنقدر تمیز یا به خوبی نگهداری نمی شوند. مغازه ها ساده تر هستند و بسیاری از آنها به سادگی بسته هستند. ماشین ها آنقدرها هم خوب نیستند سپس هنگامی که به بیابان می روید، تجارت قدیمی ویران و مزرعه ای با آسیاب های بادی را می بینید، اکنون ویران شده و بیشتر شبیه یک قبرستان است.
CDPR's REDengine 4، آخرین نسخه موتور داخلی که قدرت بازیهای قبلی آنها را تامین میکرد، مسئول این نماهای خیره کننده است. به لطف این موتور جدید، Cyberpunk 2077 میتواند جلوههای نورپردازی فوقالعادهای را با مدلها و محیطهای بسیار دقیق و بسیار متنوع، نقشه سندباکس عظیم، و تراکم جمعیت عظیمی ارائه دهد که باعث میشود شهر شب مانند یک کابوس باشد. مکانی واقعی برای زندگی مردم .
با این حال، ادعای واقعی REDengine 4 شاید یکی از جاه طلبانه ترین پیاده سازی های ردیابی پرتوی باشد که از زمان Remedy's Control دیده ایم. در حالی که نسخه شطرنجی استاندارد دارای جلوههای سنتی شما مانند نور استاتیک و پرش، روشنایی سراسری، انعکاس فضای صفحه، انسداد محیط و نقشههای سایه است، بسیاری از این افکتها را میتوان با معادلهای ردیابی پرتوی خود جایگزین کرد، اگر NVIDIA RTX دارید.
Cyberpunk 2077 دارای سه ویژگی اصلی ردیابی اشعه است: بازتاب، سایه و نور. بازتابهای ردیابی پرتو به سطوح براق و پراکنده اجازه میدهند که نور را منعکس کنند و بازتاب ایجاد کنند، حتی برای اجسامی خارج از میدان دید، که SSR استاندارد نمیتواند. دنیای Cyberpunk 2077 همه جا پر از سطوح براق است و اجازه دادن به انعکاس های ردیابی پرتو می تواند یکی از عمیق ترین تأثیرات را بر تصاویر بازی داشته باشد و ظاهر واقعی نسل بعدی را به آن ببخشد.
تنظیم بعدی RT که می توانید فعال کنید سایه ها است. این باعث ایجاد سایههایی میشود که توسط پرتوهای خورشید و ماه کشیده میشوند، به این معنی که آنها فقط در شرایط خاصی در فضای باز قابل مشاهده هستند. بر خلاف انعکاس ها، سایه ها تاثیر زیادی بر طراحی بصری بازی ندارند.نقشه های سایه استاندارد بازی کار بسیار خوبی را انجام می دهند، اگرچه خطوط کلی آنها لزوماً از نظر فیزیکی بر اساس فاصله جسمی که سایه می اندازد دقیق نیستند. موقعیت و شکل هنوز بسیار خوب است.
تنظیم نهایی نور RT شامل چندین ویژگی ردیابی پرتو از جمله نور پراکنده، انسداد محیط و روشنایی جهانی است. نورپردازی RT جایگزین نور نقطه ای و کاوشگر در بازی می شود و اجسام ساطع کننده را به منابع نور خود تبدیل می کند. بنابراین آنها نوری تولید می کنند که از نظر فیزیکی دقیق است و در شکل جسم وجود دارد. همچنین اسکای باکس را به منبع نور تبدیل می کند و دقیقاً صحنه زیر را با نورپردازی واقعی می پوشاند. اشیاء بدون ظاهر براق نور شطرنجی استاندارد، بهتر روشن و سایه می زنند.
RT AO همچنین شکاف هایی را که فضای صفحه نمایش AO نمی تواند پر می کند، بنابراین مناطقی در تاریکی که اجسام در آنها تلاقی می کنند به درستی با سایه ها پر می شوند. به عنوان مثال، نواحی زیر خودروها، که باید تاریک باشند اما اغلب در نسخه غیر RT روشن می شوند، به درستی با RT AO سایه می زنند.
در نهایت، RT Global Lighting وجود دارد که فقط با پیش تنظیم Psycho برای نورپردازی RT فعال می شود. این جایگزین افکت استاندارد جهانی روشنایی بازی می شود و جلوه نور طبیعی تری را با نور جهشی ایجاد می کند که با زمان پویای بازی و سیستم آب و هوا دقیق می ماند. به دور از ظریف ترین جلوه های RT.
به لطف تمام جلوههای RT، تجربه بصری جدیدی ارتقا یافته است. در حالی که بازی در حال حاضر حتی بدون ردیابی پرتویی نیز عالی به نظر میرسد، فعال کردن RT واقعیتری را به تصاویر اضافه میکند و برخی از ظاهر و احساس گرافیکهای غیر RT را حذف میکند.
از هماکنون، ردیابی پرتو به طور انحصاری بر روی رایانه شخصی و کارتهای گرافیک NVIDIA RTX در دسترس است. CDPR گفت که این ویژگی را در بهروزرسانیهای آتی به کارتهای AMD مبتنی بر RDNA2 میآورد. هنوز مشخص نیست که آیا این عملکرد در کنسول های نسل بعدی در دسترس خواهد بود یا خیر.
اما اگر ردیابی پرتو یکی از بخشهای داستان بصری است، بخش دوم DLSS است، یکی دیگر از ویژگیهای انحصاری NVIDIA RTX. با DLSS 2.0، بازی با وضوح داخلی پایین تری رندر می شود، سپس از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین برای بازسازی آن به وضوح اصلی استفاده می کند. شما میتوانید بین تنظیمات Ultra، Balanced، Performance و Ultra Performance برای DLSS انتخاب کنید و اینها با وضوح داخلی کمتر و پایینتر اما با نرخ فریم بالاتر رندر شوند.
Cyberpunk 2077 احتمالاً بهترین نتیجه DLSS تاکنون است. پیش تنظیم Ultra نتایجی را ایجاد می کند که اغلب از وضوح اصلی قابل تشخیص نیستند. تنها جاهایی که می توانید تفاوت را تشخیص دهید وضوح برخی بافت ها و ماهیت پیکسلی بیشتر مه حجمی به دلیل رزولوشن پایین رندر داخلی است، اما در غیر این صورت تصویر بسیار پایدار و با جزئیات است. حتی در برخی موارد با کاهش aliasing مصنوعات باقی مانده از اجرای ثابت TAA بازی و پاک کردن نویز در اجرای SSR بازی بهتر به نظر می رسد.
بسته به وضوح هدف و نرخ فریم، میتوانید حالتهای Ultra و Balanced را آزمایش کنید. عملکرد می تواند کمی سخت به نظر برسد و حالت Ultra Performance واقعاً توصیه نمی شود مگر اینکه وضوح هدف واقعاً بالا باشد.من چند مشکل با بصری بازی دارم، اول از همه، انیمیشنها اغلب کمی بدبین هستند. با وجود اینکه بازی دارای انیمیشن کپچر است، بسیاری از حرکات شخصیت ها به نظر می رسد که توسط انیماتورها و نه بازیگران انجام شده است.
موضوع دیگر مربوط به انیمیشن های صورت V است. از آنجایی که این یک بازی اول شخص است، چهره V معمولا در داخل بازی دیده نمی شود، اما در موارد نادری که دیده می شود، به خصوص در اواخر بازی، صورت کاملاً عاری از هر گونه بیان است. در کنار یک شخصیت کاملاً متحرک، شخصیت شما مانند یک برش مقوایی به نظر می رسد که بدون توجه به موقعیت، با بیانی کاملاً خنثی در آنجا نشسته است. این یک بازی بسیار تاثیرگذار و غوطه ور است.
مشکل سوم مربوط به HDR است. Cyberpunk 2077 به طور کلی دارای یک کف سیاه برجسته است، حتی در SDR، به این معنی که سیاهپوستان سیاه به نظر نمیرسند، بلکه خاکستری تیره به نظر میرسند. تنظیم پیشفرض گاما باعث میشود که هر ناحیه سایه خاکستری شود که در صحنههای داخلی وحشتناک به نظر میرسد و باعث میشود بازی با کنتراست کم تمیز به نظر برسد.
کاهش مقدار گاما اوضاع را کمی بهبود می بخشد، اما می تواند دید را در محیط های تاریک به طور جدی مختل کند. HDR در اینجا کمک چندانی نمی کند. هایلایت ها را به طور شگفت انگیزی بالا می برد و جزئیات بیشتری را در هایلایت ها اضافه می کند، اما سایه ها خاکستری باقی می مانند و پاک می شوند، که می تواند حتی یک صفحه نمایش OLED را شبیه یک صفحه نمایش LCD کند.
با در نظر گرفتن همه چیز، Cyberpunk 2077 هنوز هم یک بازی خیره کننده زیبا است. معماری بخشهای مختلف شهر، هدایت هنری شخصیتها و لباسهایشان، طراحی وسایل نقلیه و اسلحهها، و همچنین نمای کلی محیط، از مرکز شهر گرفته تا زاغههای کثیف، همگی بسیار هستند. زیبا. اگرچه کامل نیست، اما یکی از زیباترین بازی هایی است که تا به حال بازی کرده ام.
این بازی همچنین به شما امکان می دهد گزینه هایی مانند دانه بندی فیلم، انحراف رنگی، عمق میدان و شعله ور شدن لنز را روشن یا خاموش کنید. دانه فیلم یکی از گزینههای ظریفتر در اینجا است، اما سه گزینه دیگر تأثیر بسیار جدی بر ظاهر بازی دارند. هیچکدام از آنها واقعاً بر عملکرد تأثیر نمیگذارند، بنابراین هر چیزی که به نظر شما مناسب است را انتخاب کنید. بهتر است. Motion blur دارای سه درجه تنظیم است و همچنین می تواند بدون تأثیر واقعی بر عملکرد، مطابق با سلیقه گیمر تنظیم شود.
در حالی که تنظیم تنظیمات بصری اولین گام خوبی برای بهبود عملکرد است، اگر به GPU متصل هستید، به احتمال زیاد در Cyberpunk 2077 نیز به CPU محدود خواهید شد. برای مثال، در Ryzen 5 2600 6 هستهای و 12 رشتهای، تقریباً دائماً با تنگناهای CPU مواجه میشوم که در نتیجه استفاده کم از GPU من منتظر میماند تا CPU وظایف را انجام دهد.
دو جنبه در این بازی وجود دارد که CPU شما را نابود می کند: تراکم جمعیت و رانندگی. خوشبختانه، میتوانید تراکم جمعیت را در بازی تنظیم کنید و تنظیم آن در لول پایین به کاهش بار CPU کمک زیادی میکند. با این حال، این گاهی اوقات باعث می شود که بازی کمی خالی شود.
ردیابی اشعه همچنین بار اضافی بر روی CPU و حافظه ویدئویی وارد میکند، و از آنجایی که من قبلاً آنها را کم کرده بودم، تصمیم گرفتم شانس خود را فشار ندهم. با این حال، DLSS را فعال کردم و آن را روی Ultra تنظیم کردم. من همچنین تراکم جمعیت را روی کم و بافت ها را روی متوسط قرار دادم.
با این تنظیمات من بین 40 تا 90 فریم در ثانیه در بازی می گرفتم.بازی در خیابان های شلوغ در حین رانندگی در کمترین حد خود بود و زمانی که خارج از شهر اصلی و در بیابان بودم در بالاترین حد خود بود، اما در بیشتر موارد بازی من متوجه شدم که سرعت آن در حدود 70-80 فریم در ثانیه است که خیلی بد نبود.
من تقریباً دائماً با Ryzen 5 2600 خود CPU محدود میکردم، به این معنی که حتی اگر تنظیمات بصری را پایین بیاورم، نمیتوانم نرخ فریم بالاتری داشته باشم. با این حال، از آنجایی که من یک نمایشگر نرخ بهروزرسانی متغیر دارم، نوسانات نرخ فریم تا زمانی که واقعاً پایین نیایند خیلی آزاردهنده نیستند.
بیایید در مورد ویژگی های عملکرد بازی بحث کنیم، زیرا در اینجا صحبت های زیادی وجود دارد. اما قبل از آن، در اینجا یک نمای کلی از سیستم من است. همانطور که قبلاً ذکر شد، نسخه ویندوز بازی را که روی رایانه شخصی با NVIDIA RTX 2060 Founders Edition (دفترچه راهنمای کارخانه + OC) و AMD Ryzen 5 2600 با 16 گیگابایت DDR4 دو کاناله 3000 مگاهرتز تست شده بود و بازی نصب شده بود را بررسی کردم.
بر روی یک SSD 1 ترابایتی NVMe M.2. این بازی یک کپی GOG خرده فروشی بود و با استفاده از نسخه های 1.04، 1.05 و 1.06 آزمایش شد که 1.06 آخرین نسخه در زمان نوشتن این سند بود. Cyberpunk 2077 یک بازی کامپیوتری بسیار سخت است. در حالی که برخی از جنبه های آن، مانند ردیابی پرتو، موجه به نظر می رسد، برخی دیگر از سخت افزار مورد نیاز برای کارکرد مداوم آن کوتاهی می کنند.
یکی از سادهترین راهها برای بهبود عملکرد، سفارشی کردن تنظیمات بصری است. Cyberpunk 2077 مجموعهای از گزینهها را برای تنظیم ارائه میدهد که همگی تأثیرات متفاوتی بر عملکرد و کیفیت بصری دارند. در اینجا یک مرور سریع از همه این گزینه ها وجود دارد.
o سایه های تماس: تاثیر عملکرد کم، تاثیر بصری بالا
•
o بهبود هندسه نورپردازی صورت: بدون تاثیر بر عملکرد، تاثیر بصری کم
•
o ناهمسانگردی: بدون تاثیر عملکرد، تاثیر بصری بالا
•
o کیفیت مش سایه محلی: بدون تأثیر عملکرد، تأثیر بصری کم
•
o کیفیت سایه محلی: تاثیر عملکرد پایین، تاثیر بصری متوسط
•
o محدوده سایه آبشاری: تاثیر عملکرد کم، تاثیر بصری متوسط
•
o وضوح سایه دور: تأثیر عملکرد کم، تأثیر بصری کم
•
o وضوح مه حجمی: تاثیر متوسط، تاثیر بصری بالا
•
o کیفیت ابرهای حجمی: تاثیر عملکرد متوسط، تاثیر بصری متوسط
•
o Max Dynamic Decals: تاثیر کم کارایی، تاثیر بصری کم
•
o کیفیت بازتاب فضای صفحه نمایش: تاثیر عملکرد بالا، تاثیر بصری بالا
•
o کیفیت پخش زیرزمینی: تاثیر عملکرد کم، تاثیر بصری کم
•
o Abidextrous Occlusion: تاثیر عملکرد متوسط، تاثیر بصری متوسط
•
o دقت رنگ: تاثیر عملکرد پایین، بدون تاثیر بصری
•
o کیفیت آینه: تاثیر عملکرد بالا، تاثیر بصری بالا
•
o جزئیات: تاثیر عملکرد کم، تاثیر بصری کم
•
o بازتابهای ردیابی پرتو: تأثیر عملکرد بسیار بالا، تأثیر بصری بسیار بالا
•
o سایههای ردیابی پرتو: تأثیر با عملکرد بسیار بالا، تأثیر بصری متوسط
اگر میخواهید بازی Cyberpunk 2077 را برای رسیدن به وضوح هدف و نرخ فریم دلخواه خود سفارشی کنید، میتوانید به این لیست مراجعه کنید. ابتدا باید تنظیمات تاثیرگذاری با عملکرد بالا را انتخاب کنید و سعی کنید آنها را تا حدی کاهش دهید که بازی همچنان به اندازه کافی خوب به نظر برسد. در عین حال، میتوانید تنظیمات تأثیر عملکرد پایین را در بالاترین مقادیر خود بگذارید، زیرا با تنظیم آنها چیز زیادی نمیتوان به دست آورد.
البته، اگر DLSS دارید، جابجایی به کیفیت از پیش تعیین شده در واقع عملکردی رایگان برای کاهش کیفیت است. همچنین به شما امکان میدهد از مواردی مانند پیشتنظیم کیفیت پایینتر SSR خلاص شوید، زیرا نویز را در بازتابها به طور کاملاً مؤثری کاهش میدهد.
با این حال، از آنجایی که رندر حجمی مه به رندر داخلی بازی گره خورده است، در صورت فعال بودن DLSS، ممکن است در نهایت در اطراف منابع نور مانند چراغ های خیابان مسدود به نظر برسد، حتی در بالاترین حالت آن، اگر DLSS فعال باشد. به غیر از آن، من چیزی جز ستایش از اجرای DLSS در Cyberpunk 2077 ندارم.
متأسفانه، کار زیادی نمی توانید در مورد کاهش عملکرد پشت فرمان انجام دهید. تنها راه حل اینجا داشتن یک پردازنده قدرتمند و با کارایی بالا است. مطمئناً توسعهدهندگان میتوانند موتور را برای پردازندههای ضعیفتر یا کمتعداد هستهای بهینهسازی کنند، اما من بازیهای بیشتری را دیدهام، بهویژه آنهایی که از APIهای لول پایین مانند DirectX 12 استفاده میکنند، و از نظر CPU بسیار سختگیرانه هستند، و بازیهای چهار هستهای i5 یا AMD FX که پس انداز کرده اید شما را خیلی دور نمی کند. بر خلاف گلوگاههای GPU، گلوگاههای CPU باعث افزایش زمان فریمهای نامنظمتر میشوند و در نتیجه عملکرد و لکنت بیشتری دارند، حتی اگر نرخ فریم کلی شما کاهش پیدا نکند.
مشکل دیگر در مورد عملکرد بازی، استفاده از VRAM یا حداقل تخصیص VRAM است، زیرا تأیید اینکه یک برنامه واقعاً از چه مقدار VRAM استفاده می کند دشوار است. حتی در 1080P، در بالاترین تنظیمات بافت، Cyberpunk 2077 می تواند به راحتی از 6 گیگابایت حافظه ویدئویی تخصیص یافته فراتر رود. در RTX 2060 6 گیگابایتی خود، دائماً در مناطق پرترافیک با گلوگاه های VRAM مواجه می شدم. راه حل این است که تنظیمات بافت را یک درجه پایین تر از بالاترین تنظیم کنید، که بسیار کمک می کند، اما برخی از بافت های بازی را تار می کند.

به طور کلی، عملکرد و بهینه سازی بازی چیزهای زیادی را باقی می گذارد. در حالی که نادیده گرفتن این جنبه ها و توجیه بازی برای "پیشرفته بودن" آسان است، اما بسیاری از مشکلات به دلیل عدم بهینه سازی در خود موتور است تا یک رویداد دیدنی روی صفحه نمایش.
این به شهرت CDPR برای ارسال بازی در حالتی که فقط نیمی از رشته های پردازنده های 8 هسته ای AMD را به درستی استفاده می کند، کمکی نمی کند. این مشکل در نهایت در 1.05 برطرف شد، اما تنها پس از اینکه انجمن آن را پرچمگذاری کرد و مد ویرایش هگز غیررسمی خود را منتشر کرد. این به من نشان می دهد که CDPR می تواند حتی کارهای بیشتری انجام دهد، که ما را به مشکل بعدی می رساند.
صداگذاری و موسیقی بازی Cyberpunk 2077 PC
وقتی صحبت از طراحی صدا به میان میآید، Cyberpunk 2077 با یک موسیقی متن بسیار خوب با چندین آهنگ که حتی پس از پایان داستان اصلی واقعاً با شما همراه میشود، قوی شروع میشود. همچنین طیف خوبی از آهنگهای دارای مجوز در بازی و رادیو پخش میشوند. صداگذاری خوب است. من فقط صدای زن را انجام دادم، بنابراین نمی توانم به جای صدای مرد صحبت کنم، اما چرامی لی که صدای زن را انجام داد، در مجموع کار خوبی انجام داد.
بازی Cyberpunk 2077 همچنین صدا را به روشی خاص پخش می کند و تقریباً به نظر می رسد که از سر شما بیرون می آید. او همچنین زمانی که V در ذهنش صحبت می کند کمی متفاوت بازی می کند. چند بار بود که احساس می کردم صدایی که می شنوم با ظاهر انتخاب شده برای شخصیت من مطابقت ندارد، اما شما به ندرت شخصیت خود را به صورت سوم شخص می بینید، بنابراین مشکلی نبود.
در مورد کیانو، خوب، این کیانو است. احتمالاً در حال حاضر این نظر بحث برانگیز نیست که او بهترین بازیگر زنده نیست و مطمئناً بهترین انتخاب برای یک نقش صداپیشگی نیست. اما در حالی که تفسیر او می تواند ناسازگار باشد، او آن را با جذابیت جبران می کند.

سیلورهند به راحتی میتوانست شخصیتی تحملناپذیر باشد، اگر نویسندگی و اجرای کیانو نبود، که به او اجازه میدهد علیرغم شروع بسیار قوی، احساس دوستداشتنی داشته باشد. من در واقع از حضور او در بازی شگفت زده شدم. منتظر چند دقیقه اینجا و آنجا بودم، اما نه، او در تعداد زیادی آنجاست. و موشن کپچر را نیز برای آن انجام داد.
بقیه صداها در Cyberpunk 2077 خیلی خوبه برخی از آنها برجسته هستند، مانند صدای جودی آلوارز (کارلا تاسارا) و گورو تاکمورا (رم کاندا)، در حالی که برخی دیگر با یکدیگر ترکیب می شوند. این بازی همچنین دارای چند ظاهر کوتاه است، اما بهتر است خودتان آنها را پیدا کنید.
بقیه صداگذاری کاملاً خوب است. سلاحها همگی ضربه رضایتبخشی دارند، وسایل نقلیه با موتورهای احتراق داخلی عجیب و غریبشان در سال 2077 نیز صدایی عالی دارند، و قدم زدن در شهر واقعاً احساس میکند در مکانی واقعی پر از وسایل نقلیه واقعی و افراد واقعی هستید، به خصوص اگر دارید یک سیستم صدای فراگیر زیرا بازی از Dolby Atmos پشتیبانی می کند. به طور کلی، ما در اینجا صدای خوبی داریم و موسیقی متن آن قطعا ارزش بررسی را دارد.
جمع بندی
همانطور که در ابتدای این بررسی اشاره کردیم، Cyberpunk 2077 یک بازی معمولی نیست. از بسیاری جهات مرا به یاد Death Stranding PC می اندازد. مانند این بازی، اگر تصمیم بگیرم مزایا و معایب Cyberpunk 2077 را لیست کنم، به نظر می رسد که تا حد زیادی از این بازی متنفرم زیرا جای شکایت زیادی وجود دارد.

اما درست مانند Death Stranding، Cyberpunk 2077 هم بازی ای است که با وجود تمام معایبش از بازی کردنش لذت بردم. من از داستان لذت بردم، از سفرهای کوچک و قوس های داستانی که مأموریت های فرعی من را طی کردند، از اجراها لذت بردم و از صحبت هایی که در بازی داشتم لذت بردم.
مهمتر از همه، من از قدم زدن در خیابان های شهر شبانه و احساس یک توریست در یک کشور متفاوت لذت بردم. سال سختی برای سفر بود، اما بازدید از شهر شبانه به من این حس را داد که برای اولین بار در یک مکان جدید کاوش کنم، چیزی که در تمام سال از دست داده بودم. برای من فقط به قیمت پذیرش می ارزید. اگر یک فرد بی خانمان در جایی فرود بیاید و اتومبیل ها به طور تصادفی از ساختمان ها سقوط کنند چه؟ هر مکانی ایراداتی دارد.
اما در حالی که من از آن لذت بردم، به دیگران توصیه می کنم که صبر کنند تا توسعه بازی Cyberpunk 2077 تمام شود. این هنوز یک کار در حال پیشرفت است، به خصوص اگر صاحب کنسول باشید. یک سال بعد، بازی باید همان چیزی باشد که باید در زمان عرضه می بود و سپس می توانید آن را همانطور که توسعه دهندگان قصد داشتند تجربه کنید.
زیرا در اینجا کارهای زیادی وجود دارد که توسط افرادی انجام شده است که می خواستند شما از آن لذت ببرید. اما آنها هنوز متوجه این موضوع نشده اند.من قصد دارم وقتی بازی تمام شد به بازی برگردم. اما من همچنین قصد دارم به محض اتمام نوشتن این مطلب از آن بازدید کنم. قرار نیست این شهر خودش را بسوزاند.
Minimum:سیستم مورد نیاز
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Windows 7 or 10
Processor: Intel Core i5-3570K or AMD FX-8310
Memory: 8 GB RAM
Graphics: NVIDIA GeForce GTX 780 or AMD Radeon RX 470
DirectX: Version 12
Storage: 70 GB available space
Additional Notes: In this game you will encounter a
variety of visual effects that may provide seizures or loss of
consciousness in a minority of people. If you or someone you know
experiences any of the above symptoms while playing, stop and seek
medical attention immediately.
Recommended:
Requires a 64-bit processor and operating system
OS: Windows 10
Processor: Intel Core i7-4790 or AMD Ryzen 3 3200G
Memory: 12 GB RAM
Graphics: GTX 1060 6GB / GTX 1660 Super or Radeon RX 590
DirectX: Version 12
Storage: 70 GB available space
Additional Notes: SSD recommended
When you order from onixcartshops.com, you will receive a confirmation email. Once your order is shipped, you will be emailed the tracking information for your order's shipment. You can choose your preferred shipping method on the Order Information page during the checkout process.
The total time it takes to receive your order is shown below:
The total delivery time is calculated from the time your order is placed until the time it is delivered to you. Total delivery time is broken down into processing time and shipping time.
Processing time: The time it takes to prepare your item(s) to ship from our warehouse. This includes preparing your items, performing quality checks, and packing for shipment.
Shipping time: The time for your item(s) to tarvel from our warehouse to your destination.
Shipping from your local warehouse is significantly faster. Some charges may apply.
In addition, the transit time depends on where you're located and where your package comes from. If you want to know more information, please contact the customer service. We will settle your problem as soon as possible. Enjoy shopping!
